ارشیدا جونمارشیدا جونم، تا این لحظه: 9 سال و 6 ماه و 12 روز سن داره

ارشیدای مامانی

وارد هفته 25 شدممممم

1393/5/18 15:47
نویسنده : مامان سمانه
189 بازدید
اشتراک گذاری

سلام دخمل گلممممممممممم خوبی نفسم...خوبی جیگرم....خوبی وروجککککک من.....حسابی داری تو دل مامانی شیطونی میکنیاااااا...جات که خوبه نازم اره...جات تنگ نشده برات هنوز عزیزم....همین الانم که دارم مینویسم تو داری وول میخوری و لگد میزنی....هنوز 6 ماهمه اینجوری تکون میخوره شکمم از تکونات وای به حالم تو ماههای بالاتر .....عزیزم شبها خواب ندارم همش دارم وول میخورم ....

همش از این پهلو به اون پهلو میشم...و همش دارم سعی میکنم یه موقعیت خوب پیدا کنم و همونطوری بخوابم....و پیدا کردن یه موقعیت خوب که اذیت نشم سخته....گاهی وقتها پهلوهام درد میگیره و یه کم به پشت میخوابم و دوباره میرم به پهلو اخه میگن خوبه و خونرسانی به جنین اسانتر میشه.خلاصه خوا شبهای من بهم ریخته و ولی من شکایت نمیکنم و سر گل دخترم غر نمیزنم چرا که همشو با جون و دل تحمل میکنم و حتی همین اذیت هاهم واسم شیرینن چرا که کمتر از 3 ماه دیگه روی گل دخترم رو میبینم...وای که منو همسری چه ذوقی داریم واسه دیدنت...گلم مواظب خودت باش و حسابی تپلی شو .

این روزا درگیر کارای پایان نامم هم هستم و ترم بهمن رو مرخصی گرفتم تا بتونم بدون استرس انجامش بدم.فردا هم باید مطالب نوشته شدمو بفرستم واسه استاد راهنمام ای خدا ایندفعه دیگه قبول کنه و ایراد الکی نگیره.بخدا سختمه اگه دست خودم بود دوست داشتم همش بخوابم و اهنگ گوش کنم ولی نمیشه...باید به یه جایی برسونمش...هنوز سیسمونی هم نگرفتم موندم چکار کنم و از کجا بگیرم بهتر و با کیفیت تره قشم یا تهران؟؟؟؟؟؟؟واسه خواهرمو یادمه 3 سال پیش رفتیم از قشم گرفتیم خداییش خیلی خوب و با کیفیت بود و طبیعتا یکم گرون چون همه کار مارک بود و خارجی.حالا واسه خودم نمیدونم از کجا بگیرم.مامانم میگه تا هنوز سنگین نشدی بیا تا با هم بریم و بگیریم موندم هر دو جا بخوایم بریم من اذیت میشم .کارای اساسی خونم و خریدای خونه و مایحتاج اون موقع هایی که نی نی داریمم هنوز مونده.خلاصه کلی کار دارم و دست تنهام.باید فریزرم رو تمیز کنم ببینم چی دارم چی ندارم و هر چی ندارم رو بخرم و بسته بندی کنم بزارم فریز.ووووااای چقدر کار...میخوام کم کم خودمو برای ورود فرشته کوچولوم به این خونه ی عاشقونمون اماده کنم.

این روزا همسریمم حسابی مشغول کارشه . حسابی داره زحمت میکشه و همش به فکر زیاد کردن پس اندازمونه ...هر چی باشه زندگی خرج داره ...نی نی هم بیاد میخوام بهترینهارو داشته باشه .خدایا مواظب همسرمو دخملم باش که تمام زندگیم هستن.همسری ازت ممنونم و دوستت دارم یه دنیااااااا......

 

پسندها (4)

نظرات (1)

مامانه ملیکا
21 مرداد 93 9:34
سلام ابجی خوبم از دیشب که دل درد شدی خیلی نگرانم و از خدا می خوام که مشکلی نباشه و این سه ماهه اخر رو هم به خوبی و خوشی پشت سر بگزاری بیشتر مراقب خودت باش