وزن ایدا در هفته ۳۵

سلام به دخترم گلم آیدا چطوری مامانی خوبی؟ 

مامان که اذیتت نمیکنه هاااان؟ عزیزززم الان که دارم مینویسم یه ریز داری وول میخوری تو شکمم.مامان فدات بشه.ای وروجک هنوز نیومده صحبت هر روز من و بابایی در مورد تو و ایندته خخخخ.خندم میگیره به همسری میگفتم ریاضیشو تو باید یادش بدی و اگه مدرسه اولیا رو خواست تو باید بری میخندید و میگفت من از خدامه اما تو توی خونه هستی و من سرکااار.

دختر گلم جواب ازمایش قندمو گرفتم خوشبختانه خیلی خوب بود و تونسته بودم با دوهفته رژیم. کنترلش کنم و از این بابت خوشحالم و یکم نگرانیم کمتر شد. دیروز رفتم دکتر واسه چکاپ یعنی توی هفته ی ۳۵ که دقیق میشدی ۳۵ روز و ۳روز...وزنت بود ۲۳۰۰..که دکتر گفت باید بیشتر و مقوی تر بخورم تا وزنت بهتر از این بشه...من بهم پودر لیدی میل نوشن که از دیروز روزی دو لیوان دارم میخورم هرچند دوست ندارم مزه اش رو اما واسه خاطر تو هر چیزی رو تحمل میکنم عزیزم. دیگه همه چیت اوکی بود.بهم برای ۳اذر نوبت سزارین داد چراکه خودم خواستم سزارین بشم.اما هنوز کعلوم نیست که تو شهر خودم زایمان کنم یا برم یزد پیش دکتر اصلیم.خلاصه حسابی گیج و سردر گمم.خدا خودت یه راه خوب و مطمئن. رو بزار جلو پام.امروزم که خاله الهامم با شوهر و دخمل گلش اومدن خونه مامانم شب رو همش پیش اونا بودم.احتمالن فردا شب دعوتشون کنم بیاین واسه شام.از خدا میخوام بهم نیرویی بذه تا بتونم خوب ازشون پذیرایی کنم.از همسر گلم بگم که این دو ماه اخری شده گوش به فرمان من..هر کاری بگم انجام میده و خیلی خیلی هوامو داره واقعا افتخار میکنم. به داشتنش.هیچی برای من و دخملمون کم نمیذاره خدایا همیشه مراقبش باش. دوستتون دارم مرتضی و ایدای گلم.