ارشیدا جونمارشیدا جونم، تا این لحظه: 9 سال و 6 ماه و 12 روز سن داره

ارشیدای مامانی

سلام

1392/9/3 1:58
نویسنده : مامان سمانه
137 بازدید
اشتراک گذاری

سلااام دوستای خوبم .خوبین عزیزای من؟

خیلی خیلی سرم شلوغه

ببخشید اگه کم بهتون سر زدم اما تا جایی که تونستم سعی کردم بخونمتون و نظراتون رو جواب بدم .فامیلای مامانم از کرج اومدن خونه مامانم و ما بیشتر وقتها اونجا هستیم که تنها نباشن. و اونجا دسترسی به نت ندارم.و بیشتر دارم کارای تایپ فصل دو پایان نامه رو انجام میدم.خلاصه حسابی درگیر .تا یادم نرفته اینم بگم گفته بودم واسه بارداری اقدام کردم این ماه بعداز ده روز عقب انداختن پرهون جون غافل گیرمون کرد.منم که همش فکر میکردم حتما خبریه و مدام بی بی چک میذاشتمو منفی میدیدم تا اینکه دوستام گفتن برم ازمایش بتا که منم دیروز رفتم ازمایش دادم و وقتی که داشتم میرفتم جواب رو بگیرم متوجه تشریف فرمایی پرهون خانم نکبت شدم.

حسابییییییییی خورد تو ذوقم.حالا موندم تو هزارتا سوال بی پاسخ که چرا منی که یک روز این ور اونور نداشتم باید ١٠ روز عقب بندازم.و هنووووزم دلیلشو نمیدونم.ایشالله این ماه ماه خوب و پر از خبرای خوب باشه.ایشالله.

سعی میکنم بیشتر اینجا بیام.ازونجایی که بازم میخوام رژیممو ادامه بدم میام و برنامه غذاییمو میذارم تا دیگه پشیمون نشم که چرا وزنمو حفظ نکردم.

وزن فعلیه من ٣٠٠/٦١ هست که باید به ٥٨ برسونمش.من میتونممممممممممممممممم

ایشالله از فردا فقط میخوام چیزای گرم و مقوی بخورم به و دیگه چیزایی که کالری بالا و اهمیت غذایی ندارن نخورم.

دل ارام عزیز از دستم ناراحت نشو همیشه میخونمت اما وقت نظر گذاشتن نداشتم.ایشالله از این به بعد.......

خوب برم زود میامو بقیه حرفامو میزنم.

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (3)

mt1972
1 آذر 92 16:30
سلام سمانه جونننننننننم ایشالله که بهت خوش بگذره. درمورد بارداری هم نگران نباش عزیزم به احتمال زیاد ب خاطر استرس بوده.ایشالله زودتر باردار میشی.
zed
2 آذر 92 2:10
Ow...zomidvaram zudtar khabaraie khosh beshnaVm azizam ^^
zed
2 آذر 92 22:08
Midunam saret shulughe~