روز به دنیا اومدن ارشیدا
ادامه ی پست قبلی.............. خلاصه وضعیت قلب دخملیم خوب بود و به من گفتن که روی تخت دراز بکشم و منتظر دکتر باشم تا از سر عمل سزارین بیاد .مامانم و مادر شوهرم همش داشتن به پرستار میگفتن که میخواد سزارین بشه و به هیچ وجه طبیعی نمیخواد و تموم دغدغه اشون همین بود که درد طبیعی رو نکشم.منم تو این فرصت یه زنگ زدم به دکتر خودم تو یزد چرا که یادمه ازش پرسیدم اگه کیسه ابم پاره بشه چکار کنم گفت میتونی سریع خودتو برسونی.....از شهر ما تا یزد سه ساعته یهو دلم هوری ریخت و گفتم برای من که اینجوری نمیشه .تازه وقت نشد مکمل های جدیدمم بخورم که برام تجویز کرده بود.خلاصه دکترم گفت اگه بیمارستان گفت وضعیتت خوبه و اجازه دادن بیای بیا...منم اینو با...
نویسنده :
مامان سمانه
23:25